In عَطش

گاهی اُوقات هَم هست که ، گوشه ای از خانه ات گیر می کُنی . . . !

In عَطش

گاهی اُوقات هَم هست که ، گوشه ای از خانه ات گیر می کُنی . . . !

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غیرت» ثبت شده است

تو اتوبوس بودیم،
رفیقم روضه می خوند.
وسط روضه داستان تعریف کرد؛
گفت:
یه طلبه ای خانمشو ترک موتورش سوار کرد
تو خیابون داشت می رفت.
تو شلوغی تصادفی رخ داد!
بیچاره!
خانمش افتاد و نقش زمین شد
بعد اینکه تونست بلندش کنه و . . .
رفت داخل کوچه
نشست
فقط گریه کرد
گریه
... !

* حضرت زهرا به آقاشون نگفت قضیه ی کوچه رو
به حسن هم توصیه کرد که نگه
اما اقا که خودش میدونست ...
فقط خدا میدونه غیرتش چی کشید ... !