In عَطش

گاهی اُوقات هَم هست که ، گوشه ای از خانه ات گیر می کُنی . . . !

In عَطش

گاهی اُوقات هَم هست که ، گوشه ای از خانه ات گیر می کُنی . . . !

علاقه مندی های نشرینه :)

يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۰۰ ب.ظ
به انتظار عیادت که دوست می آید

خوشست بر دل رنجور عشق بیماری
.
تو کز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند ادمی.
.
بعضی از آدمها بالای خط فقر هستند
اما زیر خط فهم . . .
.
اگر مریم مقدس در همه تصاویر به صورت محجبه ظاهر شده،

شما چطور می‌توانید از من بخواهید که قانون منع حجاب را امضا کنم؟

روبرتو مارونی-وزیر ایتالیایی
.
از من تا خدا راهی نیست …

فاصله ایست به درازای مـــــن تا مـــــن !!!

و در این هیاهوِی غریب ، من این من را نمیابم..
.
بعضیــا رو بــایــد یهــو از زنــدگیــت حــذف کنــی
مثــل کنــدن چســب زخــــم ( ̲̅:̲̅:̲̅:̲̅[̲̅ ̲̅]̲̅:̲̅:̲̅:̲̅) از رو پــوســت
که یهو میکنیش و خلاص میشی
.
باز می پرسی چه شد که عاشق جبرت شدم
در دل طوفان که باشی بادبان بی فایده است
.
دوست داشتن "ت" دلیل نمی خواهد
فقط کافی ست دچار"ت" شده باشم.
.
بی علی هرگز نشاید دم زدینداری زدن
کل ایمان را کسی دارد که ایمانش علی است
.
روزگای
شاید
عاشق بودن هم
پیشه ای باشد برای تو!
.
در ایـن هـوای خالی شیطان، بـایـد نفــس هـای عمــیق کشـید و زیـر لـب زمــزمه کـرد :
.
سال هاست که سر ِ راه ِ مُسافرانِ کربلا می ایستمُ ... تــو را بــو می کِشَم! یـک گوشـه می رویم و فقط " می کنیم ... که کربلا "یـــِ تــو روزیِ ما نشد
.
من
انبوهی از این بعدازظهرهای جمعه را
بیاد دارم که در غروب آنها
در خیابان
از تنهایی گریستیم
ما نه آواره بودیم، نه غریب
اما
این بعدازظهر های جمعه پایان و تمامی نداشت
می گفتند از کودکی به ما
که زمان باز نمی گردد
اما نمی دانم چرا
این بعدازظهرهای جمعه باز می گشتند!.
.
نزدیکی در فاصله نیست در اندیشه است ...
و تو اکنون مهمان اندیشه ی منی .
.
کبریتـهای سـوخته هـمـ ، روزی درختـ های شـادابی بـوده اند! مثل مـا ، که روزگـاری می خنـدیدیـمـ قبـل از اینـکه عـشق روشنـمان کنـد
.
از آن بالا چه می بیند ابر.....
که می ایستد و برحالمان گریه می کند..
.
آدم ها
فقطـ آدم هســـتند،
نـــه بیشتر و نــــه کمتر.
اگــر کمتر از چیزی کـــه هستند نگاهشان کنـــــــــی
آنها را شــــکسته ای !
و اگــــــر بیشتر از آن حســـــــابشان کنـــــی،
آنها تو را میـــشـــــکنند !
بین ایــــــــن آدم های آدم، فقط بایـــــــد عاقلانــــــــــه زندگــی کرد؛
نه
عاشقانه !
.
عاقبت پر میشود این حفره ها …
از من و تو، از من و ما ، از شما …
یک نه، ده نه ، صد دهان دارد زمین
عشق خوردن ، عشق بلعیدن بسی دارد زمین …

گیله مرد
.
اینجــا نـدیـده ایــم گـدایــی کــه دلخــور استـــ !

اینجـــا فقیــــرهــا چقــدر جیبشـــان پــر استـــــ.
.
عشوق چون نقاب ز رُخ بر نمی‌کشد
.
.
.
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند؟
.
شهادت را
نه در جنگ
در مبارزه می دهند.
بالت شکسته است "غمت مباد!
شهادت بال نمی خواهد,حال می خواهد....
بال را پس از شهادت می دهند
نه پیش از آن....
.
یک ثانیـــ ه دیـــدטּ لبخنـــد َت یـــک عمـــر انـــرژے پتانسیـــل قلــ❤ــب مـــا مے شود در بـــرابـــر اخـــم تمـــام زورگویـــاטּ عالـــ َم ...

مظلـــوم مقتـــدر مـــטּ
.
وقتی داری نزدیک میشی به حرم ...
اینجوری میبینش ...
آخه اشک پر میشه تو چشات
.
بــه قــول مــعــروفــــ :
چشـمــم از اشــ ک پــُـر و عـــکــــ س حــــرم مـــیلـــرزد..
.
فهمیده ام؛ "پشت آدمى از بار گناهان سنگین است و با طولانی کردن سجده ها، میتواند آن را سبک گرداند".*
.
عقل معاش می‌گوید که شب هنگام خفتن است،
اما عشق می‌گوید: چگونه می‌توان خفت وقتی که جهان
ظلمتکده‌ی کفرآبادی است که در آن احکام حق مورد غفلت است؟
.
بعد برو...
صبر کن عشق زمین گیر شود بعد برو
یا دل از دیدن تو سیر شود بعد برو»
تازه در خانه دل جای تو آرام گرفت
صبر کن دل زتو دلگیر شود بعد برو
صبر کن مهر کمی پیر شود بعد برو
یا دل از مهر تو لبریز شود بعد برو
چشم از شوق تو جوشید شبی
صبر کن چشم کمی خیس شود بعد برو
دامن اشک براه تو نشست
باش راه تو چمن گیر شود بعد برو
یک نفر حسرت دیدار تو بر دل دارد
چهره بکشای دلی سیر شود بعد برو
شوق لبخند تو بر دل مانده است
خنده کن شوق فرا پیش شود بعد برو
من اگر گریه کنم قفل دعا می شکند
«باش تا گریه به زنجیر شود بعد برو»
اخم کن تا که دل بیچاره
باز در پای تو تحقیر شود بعد برو
خشم از سوی تو بر دل زهر است
مکث کن خشم تو شمشیر شود بعد برو
یک دمی بر دل مشتاق نظر کن که دگر
دیده از شوق گوهر خیز شود بعد برو
.
رفته بودم سر حوض تا ببینم شاید عکس تنهائی خود را در آب آب در حوض نبود.
.
✜ محبوب من ! شهادت را نـہ برای فــ✘ـرار از مسئــــولیت اجــــتماعے ، و نـہ برای راحتــــے شخصے میخواهم ؛ بلکه از آنجا کـہ 【 شهادت در راس قله کمــــــــــالات است】‌ ◥ و بدون کــــــــــسب کـــمالات ، شــــهادت میسر نمے شود ،◣ میخواهــم ... و خوشا بـہ حال آنان کـہ با شـــهادت رفته اند. ◥ قسمتی از وصینامـہ شـــهید حجــت الـہ رحـــیمے ◣ ✜ • • • • • • ✜ ┘◄ التــماس دعاے فـــرج + شـــــهادت ✜ • • • • • • ✜
.
آزمایش خون یا به خون آزمایش شدن...فرق است بین این دو.....یــــــا حســـــــین
.
ﺁﻏﻮﺵ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩارم ﮐﻪ ﺑﻮﯼ “ﺑﯽ ﮐﺴﯽ” ﺑﺪﻫﺪ ﻧﻪ ﺑﻮﯼ “ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ
.
حالا که تا دیـار ِ تــو ما را نمی برند
ما قلبمان شکست، حـرم را بیاورید
.
گر مثل اویس قرنی عاشق شدی، به عشقت بناز، و گرنه لاف عشق نزن!
.
الهی . . .
در شگفتم از آنکه کوه را می شکافد تا به معدن جواهر دست یابد
ولی خویش را نمیکاود تا به مخزن حقائق برسد . . .
.
من برای دوست داشتن ات
مدت هاست آماده ام
اما
امان از تو
امان از زن ها
همیشه دیر حاضر می شوید . .
.
از ترس فاسد شدن دلت را حراج نکن!
خشک کردن هنوز هم جواب میدهد ..
.
لبخنـــــد، راه کــــم خــرجـــی برای تغیــــــر چهـــره اســت.
.
بـَعضـی از آدمـا عـیـن بـارون مـی مـونـنـد
اولش کـه میان بهت طراوت میدن شادی میدن ...
ولی آخرش ...
زندگیتو با گِل و شل یکی میکنن ...
مراقب آدمای بارون صفت باشید ...
تو نباید خاکی باشی که آخرش گِل بشی ... !!
.
ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ : ﺭﻓﺘﯽ ؟
ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺮﻭ ﻗﺎﻃﯽ ﺁﺩﻣﺎ ﻧﺸﯽ !
.
می پاشم اگر نمک به زخمم چه عجب
زخم از #تو نمک ز #تو شرر هم از من
.
این روزها که حال و هواى دل َت فرق کرده
دست بگذار و نبض ِ دلَ ت را بگیر
خ ـواهـى دید
که با آورن اسمش چـه تند مى زند
ضربان ِ زندگىَ ت
◥ بقیــ ع ◣
.
عکسهای قشنگ دلیل بر زیبایی تو نیست … ساخت دست عکاس است
درونت را زیبا کن که مدیون هیچ عکاسی نباشی
(مرحوم خسرو شکیبایی)
.
اشـتـبآه از مـَن بـوב ...
کـَسـے رآ پـآشـویـہ مـے کـَـرבَم ...
کـہ בَر تـَب בیگـرے مـے سـوخـت ...
.
من بنویسم یا تو؟
موقع نمازم که می شد، فرشته ی چپ و راست ،
عزا می گرفتند که چه کنند؛
« إیاک نعبد »
را جزء حرفهای خوبم بنویسند یا جزء دروغهایم ..
.
هیچ گاه فاصله ها حریف خاطره ها نمی شوند ..
.
چه در دل ِ من
چه در سر ِ تو
من از تو رسیدم به باور ِ تو
تو بودی و من ،
به گریه نشستم برابر ِ تو
به خاطر تو
به گریه نشستم
بگو چه کنم ..
.
دیـگـر نـه "شـلــوار پــاره" نـشــانهـــ ی "فـــقـر" اســـت ....
نــه "سکــوت" عــلامــت "رضــایـت"....
دنــیـــــــــای غـــریـبـیــست
ارزشـــــــــــها "عـــــــــــــــــــوض" شـده اند
و "عـــــوضــــــــــی هــا"، بــا ارزش..
.
آخــر هــم نفهمیــدم دردم را چگــونــه بگــویـم! درد کشیــدم...؟ درد گــرفـت..؟ درد آمـد...؟ چــرا هیچــوقـت بــرای درد فعـــل "رفتــــن" صـــرف نمـیشــود؟
.
طـــلای گنبد تو، وعده گاه کـــــفتر هاست ...
کبوتر دل من ، بی شکیب می آید !...
.
حسین 10 سال در زمان معاویه حسنی بود!
بی شک حسن هم زمان یزید
حسینی می شد!
.
ابلیس بر حضرت عیسی (علیه السلام} آشکار شد و گفت:
تو نبودی که می گفتی جز آنچه خدا مقرّرت کرده است بر تو نرسد ؟
فرمود : بلی .
گفت : پس خویشتن را از قله این کوه فرو انداز اگر مقرّرت باشد که به سلامت مانی !
فرمود : خداوند را رسد که بندگان را آزماید نه بندگان را که خداوند را آزمایند !
.
زاهدی گفت :
روزی به گورستان رفتم و بهلول را در آنجا دیدم ،
پرسیدمش اینجا چه می کنی؟
گفت: با مردمانی همنشینی همی کنم که
تا زمانی که در کنارشان هستم آزارم نمی دهند
و اگر از آنها جدا شوم غیـبتم نمی کنند
و اگر از عقبی غافل شوم یادآوریم می کنند !
.
گفتم که به پیری رسم و توبه کنم
اینقدر جوان مرد و یکی پیر نشد.
.
آنکه تندتر از دیگران بود، پیش تر از آن ها به مسلم پشت کرد و فریب خورد.
#نامیرا
.
شوﺧﯽ ﭘﺴﺮﺍ
ﺍﻭﻟﯽ : ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﭘﺲ ﮐﻠﺶ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺗﻮ ﺩﻮﻣﯾﺸﻮ ﻣﺤﮑﻢ ﺗﺮ ﺑﺰﻥ
ﺩﻭﻣﯽ: ﺣﻠﻪ ﺩﺍﺩﺍ
شوﺧﯽ ﺩﺧﺘﺮﺍ:
ﺍﻭﻟﯽ: ﻣﻦ ﻣﺪﺍﺩﺷﻮ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﻧﮕﻮ ﺩﺳﺖ ﻣﻨﻪ
ﺩﻭﻣﯽ : ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﯼ عجب هیجانی ﺑﺎﺷﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ
.
گردش سال فقط یک شب یلدا دارد
من بدون تو هزاران شب یلدا دارم
.
از فراق دوستان آخر ز ما چیزی نماند
هر که رفت از هستی ما پاره ای با خویش برد
.
ب هرچه تلاش کرد به او برسد
نگذاشتند
اینگونه بود که اشک شد درچشمان ما...
.
به سرم اگر شلیک کنند...
به جای "خون" فکر "تو" میپاشد به دیوار..
.
گرچه با صورت به مُهر کـربـلا کردم سجود
آبرویم را همین یک سـجده در عالم خـرید
.
پرنده ای که رفت، بگذار بــــرود . . .
هــوای ســرد بــهــانــه است .
هــوای دیــگــری در ســر دارد .
.
مـردم "انسـان هـا? ســاده " را " احمــــق " م? پندارنـد
امــا نم? داننـد که ....
آنهــا
خودشـان نخواستنـد که " هفـــت خـــط " باشنـد
.
هم?ن که نصف شب وسط گرما ?هو کولر خونت خاموش م?شه معن?ش ا?نه هنوز سا?ه بابات با?سرته برو خداروشکر کن تنش سالمه...
.
از تصادف جان سالم به در برده بود و می گفت زندگی اش را
مدیون ماشین مدل بالایش است
و خــــــــــــــــــــــــدا همچنان لبخند میزد. .
.
جاذبه سیب آدم را به زمین زد,و جاذبه زمین سیب را.
فرقی نمیکند,
سقوط,
سرنوشت دل دادن به هر جاذبه ای غیر از خداست.
.
مدعیان رفاقت هرکدام تا نقطه ای همراهند
عده ای تا مرز مال
عده ای تا مرز آبرو
عده ای تا مرز زمان
وهمگان تا مرز این جهان
تنها تویی که همواره می مانی .دستم را رها نکن.بمان با من که بی تو از هیچ هم هیچ ترم
.
فاصله تابش خود را با دیگران تنظیم کن....خداوند خورشید را در جایی نهاد که گرم کند ولی نسوزاند..
.
از همه ی داشته هایت که به آن می بالی خدا را جدا کن ،بعد ببین چه داری؟
به همه ی کمبود هایت که از آن می نالی خدا را بیفزا،ببین دیگر چه کم داری؟
.
چون صید... به د ام تو به هر لحظه شکارم.... از دوری صیاد ...دگر تاب ندارم ...رفته ست قرارم ...
.
خواستم آنچه را که بوی تو می داد را بسوزانم....جانم آتش گرفت
.نمــــیـدانــــی ،
چه دردی دارد
وقـــتـی
حــــالـت
در واژه هــا هــم نــمی گنــــجــد
.
تاریخ را کــــــــنار بگذار، جغرافیا مهم تر است....
تـــــــــــــــــــو کجایی ؟
.
#یه-حرف-حساب:
#کمونیست بودن برای قبل از ثروتمند شدن است، #فیمینیست بودن برای قبل از ازدواج، و #آتئیست(بی-خدایی) بودن تا قبل از اعلام سقوط هواپیما.
.
چُنـان افتـاده ی عشقت شـدم جـانـا که چـون سعـدی
«زِ دستـم بـر نمـی‌آیـد کـه یک دَمـــ بـی تــو بنشینــم»
.
طعـمِ روزه ،
پیچیده شدن لا به لاے سیـآهـےِ وجـودش ،
اوج گــرمـآ
و جذب ِ نهـآیـتِ حرآرت در تـآرُ پـودِ سراپــآ سیــاهـے اش ؛
و غرق شُدن در آغـوش گـرم ُ امـن ُ مهـربـانِ خـدآ ..
مُبــآرکــت بـاشد بـآنـو..
.
چشم هایم را که می بندم
ظاهر می شوی.
پشتِ پلک هام مگر
اتاقِ ظهورِ عکس های توست؟!
.
بابام : میخوام این ترم معدلت ?? بشه !
من : باشه ! من این ترم معدلم ?? میشه !
بابام : شوخی میکنی !؟
من : خودت سر شوخی رو باز کردی :دی
.
ما را برای نوکری ات آفریده اند
بیرون کنی,به فاطمه بیکار میشویم..
.
منی که بی تــــــــو است تومنی نمی ارزد
.
در این هـــواے خالـــے از شیــطا?? ،
باید نفـــس هاے عمیــــــــق کشید
و زیر لــب زمزمه کرد :
الهی العفو
.
هردلی کز تو شود غمزده ، آندل شاد است
هربنایی که خراب از تو شود آباد است
.
خواهی که که غریق بحر عشاق شوی؟
مشنو، منگر، مگو، میندیش، مباش
.
به صد فسانه و افسون نمی کند بیرون
رقیب از سر مجنون ، هوای لیلا را
.
روزه هجر تو از پای درآوردمرا
کی شود با رطب روی تو افطار کنم
.
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنیا را
نه جان و روح می بخشم نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟
و خال هندویش.دیگر ندارد ارزشی اصلاً
که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را
نه حافظ داد املاکی،
نه صائب دست و پا ها را
فقط می خواستند این ها،
بگیرند وقت ما ها را…..؟؟؟
.
? امـروز حال ِ مـن ایـنـگـونہ است ...
? دلـم آغـوش ِ حــرمـش را مےخـواهـد ..
.
خدایا !
دلم جز به گریه روزه اش را افطار نمی کند . . .!
روزی امروز دلم با تو . . .
مهم‌ترین نکته دعا از نگاه رهبر انقلاب
رهبر انقلاب بارها تاکید کرده‌اند که اجابت و دریافت حاجت، اصل نیست و مهمّ خود دعا است. از نگاه ایشان رشد و ارتقاء حالت تضرّع؛ انکسار؛ ذلّت و در یک کلام، عبودیّت، خیلی مهمّ‌تر از دریافت حاجت حتّی حاجت‌های معنوی است.
.
هر طفلی را مادرش آماده مهمانی می کند.
مهمانی خداست؛
مادرم آماده شدن ما دست توست...
.
ـــآهـ ـے...!
هَــــنوز گـ ـآهــــے...!
مَــــرآ بـ ـه جــــآن تـ ـو قَـــــسَم مـ ـے دَهَـــــند...!
ببـــــین تَـــــنهـ ـآ مَـــن نیســـتَم
کــــ ه
رَفتَــــــنَت رآ بــآوَر نمـــــــے کُـــنَم.
.
دارم تورا به شکل غزل فکر می کنم
.
آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است

دل به یک لحظه کوتاه به هم می ریزد
.
تبـــر بـه دوش به دنبـــال خویـش می گـردم
کـه بشکنـم مگـر ایـن "لات" بـی سر و پـا را
.
دوستت دارم
و پنهان کردنِ آسمان
پشتِ میله‌های پنجره آسان نیست
.
به گیله مرد میگم : راز روزه در چیه ؟
گفت : پرنده ی چاق و چله زود شکار میشه … تا بخواد بخودش تکونی بده و با وزن زیادش پرواز کنه کار از کار گذشته ! البته اگر بتونه پرواز کنه !
راز روزه و نخوردن در سبک تر شدن برای پروازه !
.
وقتی ارتبـاط بـرقرار نمیشہ دلیـلش چنـدتا چیـز می تـونہ باشہ ؛
فـرکانس عـوض شده
مشتـرک مـوردنظر در دستـرس نیست
مشتـرک مـوردنظر دلش نمیـخواد کہ در دستـرس بـاشہ
خـدایـا
فـرکانس دلـم عوض نـشده
مشتـرک مـوردنـظر هـم
بہ اعتـبار «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا»
نمیـشہ در دستـرس نبـاشہ
دل مشتـرک مـوردنظر هم اونـقدر مهـربـان هست کہ رد تـماس نمیـده
خدایـا پـس مـوضوع چیہ ؟
.
در نامت حلاوتی است
و در تکرار نامت
حلاوتی دیگر...
حسین
.
باید قمارباز باشی تا بفهمی
فرق است بین 'باختن'
و 'بد' باختن...
.
بخت امسال بــرایم یار است!
عطـشت راعطشم غمخوار است.
" بفـداى لب عطـشان حـسین "
اولیـن ذکر پـس از افطار اسـت ...
.
بر سرش چتر گرفتم
دیدم...
او خودش باران است.
(عمران صالحی)
.
هر کس که میگوید
هیچ کس مرا دوست ندارد
منظورش همان کسی است که برایش همه کس است..!
.
مادرم روی سرم قرآن گرفت
آیه ها در پیش چشمم جان گرفت
ابرها از چارسو گرد آمدند
رفتم و پشت سرم باران گرفت
(عمران صالحی)
.
هنگام ورود به ماه میهمانى خدا،صاحب خانه پرسید : می خورید یا می برید؟ و من گرسنه زود پاسخ دادم : می خورم! چه می دانستم لذتها را می برند و حسرتها را می خورند ! امیدوارم که در این میهمانی لذت ها را ببرید و حسرتی نخورید و بنده حقیر را دعای خیرکنید
.
بـا ایـن شـراب هـا....
مـسـت نـمـی شـوم دیـگـر....
بـایـد دوبـاره سـراغ چـشـم هـای تـو بـیـایـم !
.
مناجات حیف نون
خدایا!
کودکی رو به من دادی بعد گرفتی
جوونی رو به من دادی بعد گرفتی
چند ساله که به من زن داده ای...
خواستم یادآوری کنم
.
بابا: منو بیشتر دوس داری یا مامان رو؟
بچه: هردوتون رو
بابا: اگه من برم آمریکا، مامانت بره فرانسه تو کجا میری؟
بچه: فرانسه
بابا: پس دیدی مامانت رو بیشتر دوس داری
بچه: نه، من فرانسه رو دوس دارم
بابا: خب اگه من برم فرانسه، مامانت بره آمریکا تو کجا میری؟
بچه: آمریکا
بابا: چرا؟
بچه: چون قبلاً فرانسه بودم !
.
زنه به شوهرشsms میده:
عزیزم ، اگه موافقی بریم خونه مامانم عدد ?
و اگه میخوای بریم خونه مامانت
عدد رو وارد کن!9886879698757645635465456789
.
تا چند سال دیگه تعداد خواننده ها از شنونده ها بیشتر میشه !
بعد تو سایت های موزیک اسم شنونده های جدید رو میذارن
.
رفتم بقالی ماست بخرم
بقالی گفت؛ دیویستی داری؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
منم دست کردم تو جیبم یه ادامس بهش دادم
گفتم؛ امروز روز انتقامه
.
❤♡ و قَـــلیـــلٌ مِــــن عبــــادیَ الــشَّــکـور (سبا/ 13) ♡❤
≈≈ و تعـــداد کمــــى از بــــندگــــانمـــ ســـپاسگــزارنـــد ≈≈

⊰⊰ با اینکہ نـاسـپـاسـیـم،
امـا هـمـچـنـان مـیـم مـالـکـیـت بـعـد از بـنـدگـان آورده مے شـود .
یـعـنے مــن یـکے تـنـهـاتـون نـمے زارم حـتے نـاسـپـاس بـاشـیـد .
【 الحمدالله رب العالمین 】
.
کمان کن خرد را سخن تیرکن ..
.
تیر قدی بر سر پیری نژند
گفت به بازی که کمانت به چند
گفت مکن نرخ تهی مایگان
رو که هم اکنون رسدت رایگان ...
.
آدمی به خودی خود نمی افتد...
اگر بیافتد از همان سمتی می افتد
که به خدا تکیه نکرده است.
.
سخت است پیمبر شده باشی و ببینی
فرزند تو دین دگری داشته باشد ...
.
به درختان جنگل گفتم : شما با این عظمت چرا از تکه آهنی به
نام"تبر"می رنجید…؟!
گفتند : رنج ما از تبر نیست بلکه ازدسته آن است که جنسش از خود
ماست...!
.
این تحبس الدّعا شدن از مرگ بدتر است
فکری برای این نفس بی اثر کنید ...
.
یا امیرالمومنین...
طبیب یا قاتل...
فرقی نمیکند...
هم برای کشیدن تیر از پا.....
هم برای شکافتن سر.....
باید هنگام نماز سراغش بروند...
.
امشب از فرق علی ، کعبه پلی زد به بهشت . . .
چه مراعات نظیریست . . .
علی (ع)
کعبه
بهشت . . .!
.
آن ضربه که قربة ً الى الله زدى
اى زاهد گمراه، به بیراه زدی..
ملعونِ خوارجی تو با آن ضربت
بر فرق على نه، بر یدالله زدی !
.
بابا
به جانِ تو
دلم شور می زند ..
با بانویِ بهشت مگر،
هموطن شدی؟
.
گفتم به هیچ کس دل خود را نمی دهم
اما دلم برای همان هیچ کس گرفت
.
زینب عفیفه ایست که در راه عصمتش
عباس می دهد و نخ معجر نمی دهد
.
هنوز مـشتری ِ خانۀ دل"ت" هستم
هنوز می خرم آن را اگر که بفروشی
.
هیچ اتفاقی قرار نیست بیـفتد.
اما،
آدمی اســت دیگر،
همیشه
منتـــظر می‌مـاند!
.
غنچه ای را که به پژمرده شدن محکوم است
تا شکوفا نشده بشکن و پرپر گردان
من کجا بیشتر از حق خودم خواسته ام؟
مرگ حق است ، به من حق مرا برگردان
.
قهوه هم طعم عسل می دهد وقتی تو آن طرف میز نشسته باشی
.
امشب تمام عاشقان را دست به سر کن
یک امشبی با من بمان، شب را سحر کن
.
ﮔﺬﺷﺖ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﻡ ﺍﺯ ﺣﺪ، ﺑﻪ ﺷــﮏ ﺩﭼــﺎﺭ ﺷﺪﻧﺪ
ﺑﻪ ﺍﺣﺘــــﺮﺍﻡ، ﮐﻤﯽ ﺧﻢ ﺷــﺪﻡ، ﺳـــﻮﺍﺭ ﺷــﺪﻧﺪ
.
ای رفته زبر ،مانده به دل ، مانده به خاطر
بر من بگذر شوق به دیدار تو دارم ...
.
روزی فرا رسد که به جرم جنون عشق
ما را به کربلای تو تبعید می کنند
.
ای دیش تو بر بام و تو از دیش به تشویش!
حاشا که تو راضی شوی از دیش کم و بیش
ای ریش تو انبوه تر از جنگل خرم
اصلاح نما خویش و تو راضی شو به ته ریش
.
دست من نیست اگر بی سر و پا آمده ام
دست مــن نیست اگــــر شوق زیارت دارم
قصّه ی پنجــــــره فـولاد و مـــرا می دانــی
مــــن به بوسیدن این پنجـــــره عادت دارم
.
چشمانم قصیده باران می شوند ،
وقتی دوستانم،
غزل خداحافظی را سر می دهند .
.
 ~~✿ گفتے کہ مستـجاب کنم گر دعا کنے ✿~~
~~✿ تـوفیق هم عطا کن و حال دعا ببخش ✿~~
.
حال ، در خوف و رجا رو به تو بر میــگردم . . .
دو قدم دلهره دارم ، دو قدم دلتنگم . . .
.
آن گل که بیشتر به باغ می دهد صفا
گلچین روزگار امانش نمی دهد ...
.
نقــّـــــــــاشِ خــــوبی نــــبودم...
اما
ایـــــــــــــن روزها...
به لطـــــــــــفِ تــــــــــو...
انـــتظــــــار را دیـــــــــــدنی میکـــــِـــــــشـَـم....!!!!
.


التماس دعای این حقیر رو پذیرا باشید

  • Ba_safa

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی